هیاهو برای هیچ 

از رایج ترین   روش های فریب در بیان  دیپلماتیک ، کاربرد زبان "مدح" برای پوشش محتوای "ذم " است.
کد خبر: ۱۵۱۰۶۴۵
نویسنده احمد میراحسان
در بیانیه ی   اساتید نولیبرال ، این فنّ بکار گرفته شده است . بیانیه پوششی از ستایش مقاومت ۱۲ روزه دارد ، ولی آن را که بشکافی از درونش ، ادعای  ناکارامدی و یی تدبیری و اوضاع سیاه و ضعف و بیعدالتی و تبعیض و  سیاست داخلی ورشکسته و سیاست خارجی صلب می زند بیرون .  معلوم نیست با این همه خرابی چگونه معجزه مقاومت علیه دو قدرت اتمی درنده ردی داد،؟  این سوال  در حقیقتی پاسخی در دل بیانیه تهفته دارد و آن تصویر سازی  غلط اندر غلط بیانیه بر مبنای نکرشی  مغلوط و گسترده در همه ارکان تفکر بنیانیش است‌ .
خوب این فهرست کلی گویی می تواند مصداق واقعی داشته باشد یا کلا دروغ و سیاه نمایی باشد و یا پاره ای از انتقادات درست و مواردی  هم با اغراق دغلو دیده شده باشد... 
نکته بعد به  زمان ابن بیانیه بر می گردد . در این باره هم می تواند سوء نیت و فرصت طلبی و تخریب و ضربه به لحظه تاربخی شیربن و تلخ کردن کام ملت مقصود باشد یا حسن نیت وجود داشته باشد . بررسی خود متن  به ما می گوید که داستان از چه قرار است .. 
ببینیم  آیا  اساتید حرف تازه ای داشته اند ؟ رخداد نبرد را درست تفسیر می کنند یا خود مقاومت ۱۲ روزه ضد مسیر آنها و تجربه ای در محکومیت تفکرشان در اعتماد به دشمن و مقدس شمردن مذاکره بوده و حال فرصت طلبانه دست پیش گزفته اند و طلبکلر شده اند که پس نیفتند و بدهکاری شان را به ایران و مردم در گمراه کردن و کژفهمی شان نپردازند . و یا ضرورتی موقع شناسانه  در مسیر توسعه انسجام  ملی سبب این بیانیه بوده ؟ جهت بیانیه هم جهت با شور و شوق  ملت و فژونی نیروی پایداری بوده یا خلاف جهت آن ؟ مطابق خواست دشمن و ایرانیان برانداز بوده یا اهل مقاومت . پیشنهادهای واقعی و نسخه  درمان ضعف ها بوده یا واقعا حرف تازه ای نداشته و حکم لگدی از سر غیظ برای باژگون کردن  پاتیل آش سرسفره آمده محسوب می شود ؟ 
یک به یک پیشنهادهای بیانیه را تحلیل می کنیم و سپس به کلیت و تمامیت موضع  بیانیه می پردازیم و خود بخود تبیبن مواضع به مخاطب می گوید بیانیه چه حرفی در چنته دارد و فرامتن آن ناظر به چیست و بضاعتش جقدر است ..
☆☆☆☆☆
وقتی بالاخره  پس از تکرار هزار باره  اعتراض های کهنه و اغراق آمیز سیاسی و اجتماعی   نوبتله پاسخ در خصوص  چه باید کرد و ارائه راه حل  می رسد ، ما با این سخنان سطحی بیانیه اقتصادانان مواجه می شویم که قاعدتا باید راه حل های سیاسی باشد ، اما جز گفته های ژورنالیستی و نخ نما نیست :.
نخست راه حل مشکلات را به طور کلی این ها دانستند 
 ۱_همکاری  مردم و دولت 
۲_بهره گیری از منابع و تکنولوژی  جهانی 
ابن شق را توضیح داده اند که با  :
الف_ گسترش روابط بین الملل
ب_تقویت هر چه بیشتر سرمایه اجتماعی بدست می آید . 
به نظر شما این نکته هایی که دانشجوی سال اول روابط بین الملل هم می داند و از ان اطلاع دارد نیازمند بیانیه اقتصادی بود؟  چرا و چگونه اولین شق رهنمود راه حل  اقتصادی ،  اساسا  اجتماعی و سیاسی است ؟ و اگر اقتصادی است ، مگر دولت مخالف ان است ؟ و مقصود از همکاری اقتصادی دولت و مردم غیر از بحث خصوصی سازی است که کسی با آن مخالف نیست و دست کم دولت حاصر مثل دولتهای هاشمی و خاتمی و روحانی و ....با آن کاملا همراه است، چخ بحثی دارید؟  . و این چرا به بیانیه ای تردید افکن پس لز پیروزی ۱۲ روزه محتاج بوده؟ و اتفاقا بر عکس باور اساتید نو لیبرال غربگرا ، جریان مخالف شان باید بیانیه و هشدار می داد که سپردن کارها به بخش خصوصی و مردم و نفی تصدی گری دولت نیارمند دقت در ممانعت از غارت ببت المال است و کارها واقعا به تولید کنندگان مشتاق تولید و نه سرمایه انگلی وابستگی طلب و یا سرمایه دلال مسلک و انحصارگر یا تعطیل کننده کارخانه ها و قشر اشراف رانتخوار و باند های سرمایه  بانکی و الیگارشی فاسد سپرده شود . 
تاره پرسش آن است که چرا بجای نسخه واقعگرا و علمی اقتصادی ، مسایل سیاسی اصل شده  ؟ این چه ماموریتی است که وسط معرکه در فکر آزادی مجرمبنی است که قانونا مرتکب جرم شده اند و این ها چه تخصص حقوقی دارند که بیگناهی شان را تشخیص داده اند و این چه مداخله بی معنایی است ؟ مگر در حال انقلابند؟ و چرا نگاه شان در درجه اول  معطوف به رابطه با جهان و فضای بین المللی و امر سیاسی است، ؟ و‌چه کس مخالف استفاده از تکنولوژی جهانی ست و  وقتی شرط استفاده از تکنولوژی جهانی در نظام قدرت غربی ، نوکری است که در آن صورت تا ابد محروم از استقلال علمی و تولید بومی تکنولوژی در حال تحول خواهی بود و در نظام اقتصاد  پیرامونی سلطه بردگی دانش و تکنولوژیک ادامه خواهد یافت  باز همان آش و کاسه عقب ماندگی در شرایط وابستگی تداکم می یابد . حال چرا خود این اساتید سردسته های مخالفت با توسعه خودپوی تکنولوژیک ایرانی در جمهوری اسلامی.
newsQrCode
ارسال نظرات در انتظار بررسی: ۰ انتشار یافته: ۰
وقتی دل جنگل سوخت

«جام‌جم» در گفت‌وگو با جانشین فرمانده یگان حفاظت سازمان منابع طبیعی کشور بررسی کرد

وقتی دل جنگل سوخت

صدای «مرجان» باید شنیده شود

گفت‌و‌گو با میلاد بنی‌طبا، کارگردان فیلم سینمایی «مرجان» پیرامون دغدغه‌های ساخت و چالش‌های اکران یک فیلم اجتماعی

صدای «مرجان» باید شنیده شود

نیازمندی ها